مشاوره رایگان

4 شیوه ای که کارفرمایان برای ارزش آفرینی در کسب و کار استفاده می کنند

4.0| از 1 نظر

اگر کمتر دندان گرد باشید، خواهید دید که چیزی بیش از پول برای به دست آوردن وجود دارد. سرمایه داری در سال های اخیر، به ویژه از سوی نسل های جوان، دچار آسیب جدی شده است. سوء استفاده از قدرت سرمایه داری توسط معدودی، منجر به ایجاد کلیشه های منفی شده است که به آن رنگ غیر اخلاقی و یغماگری داده است.

اما سرمایه داری در صورت به کارگیری صحیح، می تواند بهترین سیستم باشد. قدرت آن در ارتقای جوامع، دومی ندارد. سازمانی با نام Conscious Capitalism وجود دارد که راهنمای مسیر به سوی نوع بهتری از سرمایه داری می باشد. اعتقاد نامه این سازمان به صورت زیر است:

کسب و کار خوب است چرا که ارزش آفرینی می کند، اخلاقی است، چرا که بر اساس تبادلات داوطلبانه قرار دارد، شریف است ، چرا که می تواند وجود ما را ارتقا دهد و قهرمانانه است، چرا که مردم را از فقر رهانیده و به شکوفایی می رساند. نظام سرمایه داری با رقابت آزاد، قدرتمندترین سیستم برای تشریک مساعی اجتماعی و پیشرفت انسان به بهترین شیوه است. این مفهوم یکی از قانع کننده ترین مفاهیمی است که ما انسان ها تا کنون داشته ایم.

کارآفرینی

طبق استدلال Brian Mohr، بنیان گذار Y Scouts و رئیس Arizona Chapter Of Conscious Capitalism، نه تنها شرکت هایی که رویکرد Conscious Capitalism را اتخاذ می کنند، عملکرد بسیار بهتری دارند، مزایای قابل توجهی نیز در طولانی مدت برای آن ها ایجاد می شود. در واقع، شرکت های Conscious Capitalism  به میزان 5/10 برابر دارای عملکرد بهتری در بازار هستند. سرمایه داری آگاه دارای 4 اصل می باشد:

1- داشتن هدف بالاتر 

کارکردن در راستای هدفی بالاتر، به این معناست که یک کسب و کار، برای هدفی فراتر از صرف کسب منفعت وجود دارد. کسب و کارها باید دارای هدفی بالاتر برای موجودیت خود باشند. یک ستاره قطبی که آن ها را به سمت موقعیتی خاص و بالاتر از صرف کسب پول، هدایت می کند. یکی از نقل قول های مورد علاقه من از رهبر آگاه John Mackey این مورد است:

همانند افرادی که نمی توانند بدون غذا خوردن زنده بمانند، یک کسب و کار هم نمی تواند بدون کسب منافع زنده بماند، اما اغلب مردم برای غذا خوردن زندگی نمی کنند و هیچ کسب و کاری نیز نباید تنها برای کسب منافع زندگی کند.

Haley Boehning از شرکت Story Forge بیان می کند که اگر به دنبال ایجاد شرکت و برند مطرحی می باشید، شرکت شما باید از داستان های جذاب برای به اشتراک گذاشتن اهداف بالاتر خود استفاده کند. زمانیکه شما دارای داستان هدف متقاعدکننده و بالاتری باشید، مشتریان تبدیل به هوادار شده، کارمندان به کار جذب شده و هزینه های بازاریابی شما به شدت کاهش خواهد یافت.

Southwest Airlines، دارای هدف بالاتر ارتباط دادن مردم به آنچه که در زندگی شان مهم است از طریق سفر هوایی دوستانه، قابل اعتماد و کم هزینه می باشد. هدف بالاتر Panera Breads ایجاد تفاوت در زندگی مهمانان خود و مردم می باشد.

2- جهت گیری ذی نفعان

بسیاری از سازمان ها در ضرورت بیمارگونه ای گرفتار شده اند که ذی نفعان و حتی سود خالص آن ها را نیز به صورت منفی تحت تاثیر قرار می دهد. این نگرش کوتاه مدت، ذهنیت پول به هر قیمتی که شده است، را در آن ها ایجاد کرده است. هر کسب و کاری، به واسطه سیستمی چندوجهی از کارکنان، مشتریان، عرضه کنندگان، سرمایه گذاران، اجتماع، محیط زیست و گاهی اوقات حتی رقابت شما، عمل می کند. ارزش گذاری و میزان توجه یک کسب و کار آگاه به تمام این موارد، در عملکرد آن ها تاثیر می گذارد. چنین عملکردی مشتریانی وفادارتر ، اعضای تیم مشتاق و توانمند و سرمایه گذارانی هدفمند را ایجاد می کند که به دنبال خروج سریع از مجموعه نبوده و شکوفایی اجتماعی که کسب و کار در آن به اجرا در می آید را به همراه دارد.

3- رهبری آگاه

رهبران آگاه بر این باورند که هیچ منیتی در تیم وجود ندارد. آن ها به اعضای تیم خود درمورد هدف بالاتر شرکت نیرو و انرژی می دهند و با آموزش های لازم، آن ها را توانمند کرده و در تلاش هستند که برای تمام ذی نفعان ارزش آفرینی کنند. آن ها به صورتی هدفمند، فرهنگ سازمانی را در چشم اندازی بلند مدت که همگان را منتفع می سازد، ترویج می دهند.

Rand Dtagen از شرکت Stagen بیان می کند که رهبران آگاه، باید چشم اندازی داشته باشند که بتواند برای دهه ها، تمدید یابد. طبق بیانات Barrett Brown ، نظریه پرداز مشهور، 85 درصد از رهبران، تنها به 5 سال آینده کسب و کار می اندیشند. این نوع تفکر کوتاه مدت مبتنی بر ضرورت، اغلب منجر می شود که رهبران به شیوه هایی عمل کنند که ذی نفعان را در طول زمان دچار مشکل کند.

4- فرهنگ آگاهانه

فرهنگ سازمانی، شامل ارزش ها و اعمالی می شود که چگونگی انجام کسب و کار را رهنمون می شوند. بدون داشتن فرهنگی همسان، سازمان ها در نهایت با شکست مواجه خواهند شد. زمانیکه سازمانی فاقد فرهنگ مبتنی بر ارزش باشد ، افراد درون سازمان ، تمایل به حرکت در مسیرهای متفاوت را خواهند داشت. مشتریان نیز با این فقدان تجانس، آشنا شده و احتمال کمی خواهد داشت که با آنچه شما انجام می دهید، عاشقانه رفتار کنند. فرهنگ آگاهانه، پلی بین اعضای تیم و دیگر ذی نفعان ایجاد می کند که به عنوان نیرویی صمیمی، به کسب و کاری آگاهانه زندگی می بخشند.

Steven Hall از شرکت Drivers select، فرهنگ محیط کاری خود را به عنوان ابزاری برای ارتقای شخصیت کارمندان خود می بیند. زمانیکه اعضای خانواده ( کارمندان ) مهارت های زندگی را یاد می گیرند که آن ها را به انسان های بهتر و نه صرفا کارمندان بهتر تبدیل می کند، نه تنها در محیط کار شادتر و مولدتر خواهند بود، بلکه در محیط خانواده نیز ، تفاوت بزرگی را در زندگی شخصی شان ایجاد می کنند و در این صورت جهان به مکان بهتری برای زندگی تبدیل خواهد شد.

اگر مدل کسب و کاری وجود داشت که شما در آن می توانستید با خود، مشتریان و کارمندان درست رفتار کرده و در عین حال پاداش هم داده می شد، آیا از آن استفاده می کردید؟ البته که این کار را می کردید. همچنانکه دکتر Daniel Friedland از شرکت Super Smart Health اخیرا برای من صحبت می کرد، تمام رهبران عالی، رهبری را از درون خود آغاز می کنند. زمانیکه تسلط درونی، همگام با عملکرد بیرونی شود، شما به رهبری آگاه تبدیل شده و سازمانی خواهید داشت که می تواند کارهای خوب زیادی را برای همه انجام دهد.

رهبران، اعضای تیم و ذی نفعان، همگی در فرهنگی آگاهانه که برای دستیابی به هدفی بالاتر تلاش می کند، شکوفا خواهند شد. تنها انجام کار صحیح نیست که اهمیت دارد، بلکه باید بدانیم سودمندترین کار برای انجام کدام است.

 

ممکن است از این مطالب خوشتان بیاید



نظر خود را بنویسید

ارسال نظر

شهریار کرم پور

شهریار کرم پور | 11/3/2021 11:11:49 AM

مدیرمون واقعا همشونو رعایت میکنه. چقدر نکات دقیقی میگین