مستند Leftover Women ،داستان برخورد نامناسب چین با زنان مجرد شاغل
تبعیض جنسیتی در چین – تعداد مردان 30 میلیون بیش از زنان است – دلیلی است که مجرد بودن در سن بالای 27 سال به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است.
اغلب امریکایی ها از سیاست تک فرزندی چین آگاه هستند، قانون کنترل جمعیتی که از سال 1979 تا 2013 تا حد زیادی میزان تولد در چین را محدود کرد. کمپینی در سال های اخیر توسط دولت این کشور به اجرا درآمده است که shengnu یا زنان leftover را هدف قرار داده و زن مجرد تحصیل کرده و شاغل را که بالاتر از 27 سال سن داشته باشد مجرم می داند.
توهین و تبعیضی که این زنان با آن مواجه هستند موضوع leftover women یک مستند تاثیرگذار می باشد که توسط فیلم ساز اسرائیلی Shosh Shlam و Hilla Medalia تهیه شده و به عنوان فیلم تحسین شده در فستیوال Tribeca Film شناخته شده است.
به جهت سیاست تک فرزندی، چین امروز 30 میلیون مرد بیش از زنان در سن ازدواج دارد. دولت این عدم تعادل جنسیتی را به عنوان تهدیدی برای نظم اجتماعی می داند. به گفته Shosh Shlam یکی از اثرات جانبی این پدیده، قاچاق زنان می باشد. اثر جانبی دیگر این است که مردان دیگر نقش سنتی رئیس خانواده بودن به معنای فرصت پدر فرزندان بودن و ادامه دادن نام خانوادگی را نخواهند داشت. Shlam می گوید ترس از اینکه تعداد زیاد مردان مجرد منجر به خشونت یا بدتر از آن هم جنسگرایی شود که در چین غیر قانونی بوده و مجازات های سنگین در بر دارد، وجود دارد.
صرف نظر از انگیزه دولت، sheng nu به معنای لکه دار کردن زنان شهری و شاغلی می باشد که به دنبال آغاز یک کسب و کار و یا دنبال کردن حرفه خود در رشته های مختلف مانند قانون، رسانه و یا ادامه دادن تحصیلات دانشگاهی هستند.
Hilla Medalia می گوید زمانیکه این زنان ( که از طبقه تحصیل کرده چینی هستند ) در سن رشد هستند، فشار زیادی برای کسب موفقیت و بهترین بودن در کلاس خود بر روی آن ها وجود دارد. والدینشان و کل جامعه آن ها را به سمت موفقیت و رفتن به دانشگاه سوق می دهند. آن ها سپس حرفه خود را شروع می کنند. اما پس از این مرحله آن ها مجبورند همه چیز را رها کرده و ازدواج کنند. تمام ارزش آن ها به این یک چیز بستگی دارد.
برای ثابت نمودن این تاثیر، Shlam و Medalia در سال 2014 به چین و محل نخستین همکاری خود یعنی Web Junkie بازگشتند. آن ها تحقیق مفصلی را درباره استفاده زنان مجرد از Weibo که نسخه چینی توئیتر می باشد انجام دادند. این فیلم سازان اینگونه بیان کردند که صدها تن از زنان برای صحبت کردن داوطلب شدند اما اکثریت آن ها حاضر نبودند در مقابل دوربین از ناراحتی خود در مورد sheng nu صحبت کنند. نهایتا این فیلم سازان بر 3 زن شجاع و توانای پکنی متمرکز شدند.
Qiu Hua Mei 34 ساله، وکیلی است که در یافتن همسر تحصیل کرده ای که با ریشه های روستایی او همخوانی داشته باشد دچار مشکل است. او به شدت توسط خانواده خود مورد انتقاد قرار می گیرد ( پدر بی سوادش می گوید: تحصیل کردن تو را بی عقل کرده است و من از پولی که بابت تحصیل تو هزینه کرده ام بسیار پشیمانم ). در صحنه دلخراش دیگری، یک مشاور ازدواج به او می گوید، تو در نگاه سنتی زیبا نیستی. شخصیت زمختی داری و باید ملایم تر شوی. در این میان خواستگاری که به طور مشابه تحصیل کرده بوده و از منطقه روستایی می باشد، می گوید که پس از ازدواج همه چیز باید تحت اختیار او باشد.
Xu Min 28 ساله و مجری یک تاک شوی رادیویی است که با مادر مغروری زندگی می کند که به او می گوید تو پیر نیستی، تو هنوز یک زن leftover نیستی.
Gai Qi 36 ساله استاد دانشگاه در حوزه فیلم سازی است. او ازدواج می کند و در طول فیلمبرداری صاحب یک دختر می شود از شوهری که فیلم ساز او را به جهت رفتار اجتماعی اش ( که با زنی پیرتر از خود ازدواج کرده است ) و اشتیاقش در سوق دادن این زن به شغلی بهتر، غیر عادی می نامد.
در طول دوره زمانی سه ساله، زندگی Hua Mei و Xu Min دنبال می شود، آن ها در یک رویداد سالانه که توسط دولت برگزار می شود شرکت می کنند، در مهمانی روز ولنتاین شرکت می کنند و از دفتر یک متخصص زنان و زایمان بازدید می کنند ( جاییکه به Hua Mei گفته می شود که فریز کردن تخمک هایش غیر قانونی می باشد ). سپس یک متخصص روابط با Xu Min صحبت می کند، کسی که عمیقا احساسات او را بررسی می کنند، ترس های او را می شکافد و او می پذیرد که به شدت از مادر خود فرمانبردار است و نمی تواند با مردی وارد رابطه عاشقانه شود که مادرش او را دوست ندارد.
نکته دیگر فیلم مراسم ازدواج لذت بخش Gai Qi می باشد که به فیلم سازان می گوید از اینکه ازدواجش شغلش را تحت تاثیر قرار دهد بسیار نگران بوده و فکر نمی کرده است که پایان خوبی برای ازدواجش وجود داشته باشد. این پایان شاد بسیار کوتاه است در اواخر فیلم Gai Qi بیان می کند که ازدواج برایش بسیار خسته کننده است.
Hua Mei کاملا در طرف مقابل قرار دارد. او خواهان رابطه عاشقانه است، اما نه ازدواج، او به والدینش می گوید که به خانه شان در روستایی فقیرنشین باز خواهد گشت. اما ماه ها پس از تنها بودن در بارهای دورافتاده و دریافت درجه سوم از مادران پسرانی که در پارک های عمومی از شایستگی پسران خود صحبت می کنند، همه چیز را رها می کند، او کشور خود را ترک می کند تا در فرانسه تحصیل کند. او به فیلم سازان می گوید: تمام اطراف من سرشار از صداهای مختلف است. من می خواهم بدون این صداها زندگی کنم، و فقط زندگی خودم را داشته باشم.
او ادامه می دهد: من می توانم زندگی عالی داشته باشم. تمام این چیزها برای این رخ می دهند که من مجرد هستم. من در مبارزه ای دائمی زندگی می کنم، زندگی در تبعید. او sheng nu را با عمل نه چندان مشهور foot binding در چین مقایسه می کند. او آهی می کشد و می گوید من پای بزرگی دارم، از خود و آرزوهایش صحبت می کند و از این واقعیت می گوید که اخیرا برای شروع یک کسب و کار به مونیخ سفر کرده است.
ممکن است از این مطالب خوشتان بیاید